تاثیر رتینوئیک اسید در تمایز سلّول‎های بنیادی مزانشیمال بافت چربی به سلّول‎های زایا

Authors

مریم حسین زاده شیرذیلی

maryam hosseinzadeh shirzeyli tehran university of medical sciencesدانشگاه علوم پزشکی تهران پریچهر پاسبخش

parichehr pasbakhsh tehran university of medical sciencesدانشگاه علوم پزشکی تهران فردین عمیدی

fardin amidi tehran university of medical sciencesدانشگاه علوم پزشکی تهران زهره افسر طلا

zohre afsartala islamic azad university, tehran, iranدانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران علیقلی سبحانی

abstract

زمینه و هدف : مطالعات انجام شده در سال‎های اخیر در زمینه تمایز سلّول ‎‎‎‎ های بنیادی به سلّول ‎‎‎‎ های زایا نگرش دانشمندان را به مبحث باروری و ناباروری تغییر داده است. تولید داخل آزمایشگاهی سلّول ‎‎‎‎ های زایا گام مهمی ‎‎ در درک بهتر نحوه تکامل سلّول ‎‎‎‎ های زایا می ‎‎ باشد. با توجه به اینکه که کاربرد بالینی سلّول­های بنیادی رویانی به دلیل توان تومور­زائی بالا و مسائل اخلاقی بسیار محدود است و محققان را با مشکلات عدیده­ای روبرو می­سازد، بنابراین یافتن سلّول­هایی با ویژگی­های پرتوانی و به دست آمده از یک بافت یا اندام بالغ می­تواند جایگزین مناسبی برای سلّول ‎ های مذکور در تولید گامت­های درون آزمایشگاهی باشد. در این تحقیق، جهت القای تمایز سلّول ‎‎‎‎ های بنیادی به سلّول ‎‎‎‎ های زایا از رتینوئیک اسید ( ra - retinoic acid ) استفاده شد. لذا در مطالعه حاضر سعی بر آن بود که با تمایز سلّول ‎‎‎‎ های بنیادی مزانشیمال بافت ‎ چربی به سلّول ‎‎‎‎ های زایا ( germ cell )، سلّول بنیادی مناسبی را به عنوان جایگزین سلّول­های بنیادی رویانی معرفی کرد تا شاید بتوان با ادامه تحقیقات به تولید داخل آزمایشگاهی سلّول ‎‎‎‎ های جنسی تکامل یافته ‎ تر دست یافت.   روش کار : پس از به دست آوردن جمعیت خالصی از سلّول ‎‎‎‎ های بنیادی مزانشیمی برگرفته از بافت چربی (adipose tissue derived mesenchymal stem cells- admsc) ، جهت ارزیابی چند توان بودن این سلّول ‎‎‎‎ ها با استفاده از محیط تمایزی به osteoblast و adipocyte تمایز داده و با رنگ آمیزی alizarin red s و oil red-o تمایز آن ها بررسی شد. همچنین فلوسیتومتری جهت بررسی مارکرهای سطحی سلّول ‎‎‎‎‎ های بنیادی مزانشیمال حاصل از بافت ‎ چربی و مغز استخوان (بیان دو مارکر cd90 ، cd44 و عدم بیان مارکرهای cd45 و cd31 ) انجام شد. سپس این سلّول ‎‎‎‎ ها در محیط ‎ های القایی حاوی رتینوئیک اسید (به مدت7 روز) به سلّول ‎‎‎‎ های زایا تمایز داده شدند. سپس آنالیز فلوسایتومتری و رنگ آمیزی ایمونوفلوروسنس جهت برسی بیان مارکرهای رده سلّول ‎‎‎‎ های زایا mvh) و dazl ( انجام شد.   یافته ها: در سلّول‎های مذکور، مثبت بودن مارکرهای سطحی سلّول ‎ های بنیادی cd90 و cd44 و منفی بودن مارکر آندوتلیال ( cd31 ) وسلّول ‎ های خونی ( cd45 ) نشان داده شده است که گویای مزانشیمی بودن این سلّول ‎ ها بود. قابلیت تمایز به سلّول ‎ های osteoblast و adipocyte با رنگ alizarin red s و oil red-o نشان داده شد که بیان کننده چند توان بودن این سلّول ‎ ها می باشد . پس از بررسی سلّول ‎ ها با آنالیز فلوسایتومتری و ایمونوفلوروسنس مشخص شد که سلول‎های تیمار شده با رتینوئیک اسید، مارکرهای سلّول ‎‎‎‎ های زایا ( mvh & dazl ) را بیان داشته ‎ اند.   نتیجه گیری : در مطالعه حاضر نشان داده شد که مارکرهای سلّول جنسی در سلّول بنیادی مزانشیمال حاصل از بافت چربی پس از اضافه کردن فاکتور تمایزی رتینوئیک اسید به محیط کشت بیان شده است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نقش اسید رتینوئیک و بستر آستروسیت در تمایز سلولهای بنیادی هیپوکامپ

سابقه وهدف:سلول های بنیادی،سلول هایی چند استعدادی می باشند که از نواحی متفاوتی از بدن یک موجود زنده استخراج می گردند. این سلول ها در محیط کشت با استفاده از فاکتورهای متفاوت رش و لایه تغذیه کننده سلولی قابلیت تکثیر و تمایز برای مدت زمان طولانی را دارا می باشند لایه تغذیه کننده سلولی آستروسیت که با استفاده از فاکتور سیتوزین آرابینوزید غیر فعال گردیده قابلیت تمایز سلول های بنیادی کشت داده در سطح خ...

full text

نقش اسید رتینوئیک و بستر آستروسیت در تمایز سلولهای بنیادی هیپوکامپ

سابقه وهدف:سلول های بنیادی،سلول هایی چند استعدادی می باشند که از نواحی متفاوتی از بدن یک موجود زنده استخراج می گردند. این سلول ها در محیط کشت با استفاده از فاکتورهای متفاوت رش و لایه تغذیه کننده سلولی قابلیت تکثیر و تمایز برای مدت زمان طولانی را دارا می باشند لایه تغذیه کننده سلولی آستروسیت که با استفاده از فاکتور سیتوزین آرابینوزید غیر فعال گردیده قابلیت تمایز سلول های بنیادی کشت داده در سطح خ...

full text

زیست پلیمرآلژینات بعنوان بستر سه بعدی جهت کشت و تمایز سلولهای بنیادین مزانشیمی بافت چربی انسان به سلولهای کندروسیت غضروف

هدف از مطالعه حاضر بررسی توانایی زیست پلیمر آلژینات به عنوان بستری برای تمایز سلول های مزانشیمی بافت چربی انسانی به سلول های کندروسیت می باشد. بدین منظور سلول های بنیادی مزانشیمی از بافت چربی انسانی افراد سالم توسط کلاژناز نوع I جداسازی و کشت داده شدند. سپس این سلولها در بستر آلژینات با استفاده از اسید اسکوربیک و TGF-β1 به کندروسیت تمایز داده شدند. توانایی بستر آلژینات در تولید سلول ...

full text

تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان به سلولهای دوپامینرژیک در مدل تجربی بیماری پارکینسون در موشهای صحرایی

سابقه و هدف: بررسیها نشان داده است که تعداد سلولهای بنیادی زنده در ناحیه پیوند نقش بسیار مهمی در بهبود فعالیت عملکردی عضو دارد و مشخص شده که رادیکالهای آزاد نقش عمدهای در کاهش حیات سلولهای پیوند یافته دارند. در مطالعه حاضر به بررسی تجویز توأم کوآنزیم Q10 به همراه پیوند سلولهای بنیادی مغز استخوان در موشهای صحرایی مدل پارکینسون پرداختیم. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی از موشهای صحرایی نر نژاد ...

full text

تاثیر داروی زولدرونیک اسید در بیان و متیلاسیون ژن BSP در طول تمایز استئوبلاستیک سلولهای بنیادی مزانشیمی

Background and Aim: Bone sialoprotein (BSP) is a specific marker of osteoblastic differentiation. In this research, the effect of Zoledronic Acid on BSP expression and methylation status during osteoblastic differentiation of mesenchymal stem cells (MSCs) was evaluated. Materials and Methods: In this experimental study, MSCs were isolated from human bone marrow. For osteogenic differentiation,...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
مجله علوم پزشکی رازی

جلد ۲۰، شماره ۱۱۷، صفحات ۱۰-۲۰

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023